۵۳ نتیجه برای کروماتوگرافی
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده
زعفران از کلالههای خشک شده گونه .Crocus sativus L به دست میآید. به دلیل وجود برخی شبهات در روش استاندارد بین المللی و استانداردهای ایران در اندازهگیری مقادیر سافرانال در زعفران اقدام به راه اندازی یک روش تغییر یافته بر پایه کروماتوگرافی مایع با کارآیی عالی (HPLC) برای اندازهگیری سافرانال کردیم. در این روش g .۰.۱ نمونه ساییده شده سه بار با اتانول۸۰% استخراج شد و پس از آن بلافاصله به دستگاه HPLC تزریق گردید. مراحل استخراج سریع (۳۰ دقیقه) و مراحل کروماتوگرافی علاوه بر سریع بودن (۵ دقیقه) تکرار پذیر و دقیق بودند (۱۴۶±۹ ppm). حداقل میزان قابل شناسایی μg/ml ۰.۰۱۳و متوسط درصد بازیابی (۵=n) برای غلظتهای گوناگون استاندارد افزوده شده به نمونههای زعفران۱۴ /۱۰۱ % بود ضمن آنکه روش فوق تا ppm ۱۰ کاملا خطی بود. از هر دو روشHPLC و طیف نور سنجی برای تعیین سافرانال بر حسب وزن خشک در نمونههای زعفران خشک شده با چهار روش گوناگون (آون خلا، خورشیدی، ماکروویو و سنتی) استفاده شد. با مقایسه نتایج، به ویژه در نمونههای سنتی ارجحیت روش HPLC و خطای احتمالی ناشی از همپوشانی سایر ترکیبات در اندازهگیری سافرانال به روش طیف نور سنجی آشکار شد
دوره ۳، شماره ۸ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده
نظر به کاربرد گسترده سموم دفع آفات نباتی در انواع محصولات کشاورزی و افزایش نگرانیهای مربوط به مخاطرات بهداشتی ناشی از سموم، میزان باقیمانده آفت کشهای کلره در صیفی جات به روش کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی در انستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور در سال ۱۳۸۴ بررسی شد. تحقیق به روش توصیفی به منظور اندازه گیری انواع سموم tecnazene, endosulfan-sulphate, HCH-g, DDT, endosulfan (II), Quintozene, Endosulfan (I) و hexachlorobenzen در ۳۰ نمونه طالبی، خربزه و هندوانه انجام گرفت. پس از استخراج نمونه ها با حلال اتیل استات و تخلیص عصاره با ستون ژل تراوا با کارایی بالا (HPGPC)، شناسایی و تعیین میزان باقیمانده سموم با استفاده از روش کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی مجهز به آشکار ساز تله یونی (GC/ITMS) صورت گرفت. درصد بازاریابی و حد تشخیص سموم این روش به ترتیب %۹۵-۱۷۸ و ۰,۰۱-۰.۰۵ mgkg-۱ بود. داده ها نشان داد که نمونه های خربزه دارای سم endosulfan(II) به میزان ۰.۰۳-۰.۰۴ mgkg-۱ و نمونه های خربزه و طالبی دارای سم endosulfan-sulphate به ترتیب در مقادیر ۰.۰۳-۰.۰۴ mgkg-۱ و ۰.۰۵-۰.۰۷ mgkg-۱ بودند. هیچیک از نمونه ها دارای باقیمانده سموم کلره بیشتر از حداکثر مجاز باقیمانده (MRLs) تعیین شده به وسیله Codex Alimentarius FAO/WHO نبودند. کاربرد این روش در تعیین باقیمانده سموم صیفی جات موفقیت آمیز بوده و نتایج قابل اعتماد و دقیقی را برداشته است.
دوره ۴، شماره ۱۲ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
چکیده
آفلاتوکسین M۱حاصل متابولیت ثانویه آفلاتوکسین B۱در بدن نشخوارکنندگان می باشد . آفلاتوکسین B۱توسط غذای آلوده به بدن حیوان راه یافته و بعد از متابولیزه شدن به آفلاتوکسین M۱ تبدیل می گردد.این سم در شیر به عنوان مهمترین آلاینده باقی می ماند . جهت بررسی نحوه توزیع آفلاتوکسین M۱ در مشتقات شیر مانند پنیر سفید ایرانی از آنجا که روش معتبری برای پایش آن وجود نداشت ، نیاز به اعتبار بخشی به روش آزمون اندازه گیری آفلاتوکسین M۱ در پنیر احساس شد و به دنبال آن برای اولین بار روش ارائه شده در مقاله برای پنیر سفید ایرانی ، معتبرسازی کامل شد.به این منظور ابتدا سم از نمونه توسط یک حلال قطبی ( دی کلرومتان) استخراج و سپس عصاره استخراجی خشک و عصاره خشک شده در مخلوطی از هگزان ، متانول و آب ،حل و پس از جداسازی فاز آبی توسط ستون ایمونوافینیتی تخلیص گردید . عصاره تخلیص شده در دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا تشخیص و تعیین مقدار گردید.جهت معتبرسازی روش آزمون فاکتورهای صحت ، دقت ،حساسیت روش با احتساب ۲ کمیت حد تشخیص و حد تعیین به منظور مناسب بودن برای اندازه گیری در مقادیر به دست آمده، مدنظر بوده است . اندازه گیری صحت با غنی سازی نمونه های شاهد فاقد آلودگی انجام گرفت . به این منظور با احتساب وزن نمونه و غلظت سم استاندارد و سطح آلودگی مورد نظر ، حجم استاندارد لازم محاسبه و به نمونه شاهد اضافه گردید. نمونه های آلوده شده به همراه نمونه شاهد در شرایط تعریف شده در تکرار پذیری، مورد آزمون قرار گرفت. برای اندازه گیری دقت، روش آزمون در ۶ روز کاری تحت شرایط تکرار پذیری انجام و با محاسبه میانگین ، واریانس ، انحراف معیار و نهایتا انحراف معیار نسبی استاندارد (RSD)،مورد ا رزیابی قرار گرفت .حد تشخیص روش یعنی کمترین غلظت قابل اندازه گیری در این روش ppt۵۵ و حد تعیین مقدار ppt۱۸۳ به صورت عملی محاسبه گردیده است. با توجه به انجام مراحل معتبر سازی اندازه گیری آفلاتوکسین M۱در پنیر در آزمایشگاه می توان این روش را یک روش مطمئن برای اندازه گیری این سم در پنیر سفید ایرا نی دانست.
دوره ۵، شماره ۱۸ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده
روغن های زیتون بکر حاوی مقادیر زیادی ترکیبات فنلی و توکوفرولی می باشند که بر روی طعم و پایداری آن تاثیر بسزایی دارند و به همین دلیل در مقابل اکسیداسیون نسبت به روغن های تصفیه شده مقاوم تر هستند. همچنین توکوفرولها از ترکیبات مهم و حائز اهمیت روغن زیتون می باشند که خاصیت آنتی اکسیدانی و ویتامینی داشته که علاوه بر افزایش مقاومت و پایداری روغن دارای فوائد بیولوژیکی مانند کنترل رادیکالهای آزاد می باشند.
با توجه به اهمیت این دو ترکیب, در هفت نمونه روغن زیتون تجاری ایرانی بطور تصادفی از مراکز خرید جمع آوری شدند و مقدار و اجزاء ترکیبات فنولی و توکوفرولی با دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان ترکیبات فنولی روغنهای زیتون ایرانی مورد آزمون بسیار ناچیز میباشد و در گروه روغنهای زیتون با میزان پلی فنل کم قرار می گیرند که با توجه به اینکه آزمونهای تایید خلوص نمونه ها انجام نشده است، می تواند ناشی از زمان و درجه حرارت بالای مرحله مالاکساژ, نحوه استخراج و نوع واریته زیتون باشد.
همچنین میزان ترکیبات توکوفرولی نیز کم بود که می تواند به علت اعمال فرایند تصفیه شدید در روغنهای زیتون ایرانی و عدم کاربرد بسته بندی مناسب در روغنهای زیتون ایرانی باشد.
داود فرج زاده، نعمت سخندان-بشیر، ناصر پولادی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
گروهی از باکتریهای همزیست با گیاهان، تحت عنوان PGPR (باکتری های محرک رشد گیاهان) آنزیمی به نام ACC دآمیناز (EC۴,۱.۹۹.۴) را کد میکنند که این آنزیم، تنظیم کنندهی تولید اتیلن از طریق متابولیزه نمودن ACC (حد واسط بیوسنتز اتیلن) و شکستن آن به آمونیاک و α-کتوبوتیرات میباشد. این آنزیم نقش مهمی در تسهیل رشد گیاهان از طریق کاهش میزان اتیلن بخصوص در شرایط سخت محیطی دارد. بنابراین هدف این مطالعه، بیان، تخلیص و تعیین شرایط بهینهی فعالیت آنزیم ACC-دآمیناز (ACCD) از سویه FY۳۲ باکتری سودوموناس فلورسنس و بررسی خصوصیات سینتیکی این آنزیم میباشد. بدین منظور، ژن acdS از باکتری سودوموناس فلورسنس بومی جداسازی و در وکتور بیانی pET۲۸ a(+) کلون شد و سپس وکتور نوترکیب pET۲۸-acdS به باکتری E. coli سویهی BL۲۱(DE۳) منتقل گردید. پس از مشاهده بیان، آنزیم ACCD توسط ستون کروماتوگرافی تمایلی نیکل-سفاروز تخلیص و سپس، شرایط بهینهی فعالیت این آنزیم و خصوصیات سینتیکی آن مورد بررسی قرار گرفت. مشخص گردید که این آنزیم، در ۷ pH: و دمای ۲۸ درجه سانتیگراد بیشترین فعالیت را دارد. این آنزیم فعالیت بالایی را در حضور MgSO۴ در مقایسه با سایر یونهای فلزی مورد مطالعه نشان داد. همچنین کاهش فعالیت آنزیم در غلظت ppm ۱۶۰ نمک NaCl معنیدار بود. با توجه به پارامترهای سینتیکی آنزیم یعنی Km (mM ۶۶/۹) و Vmax (nM α-ketobutyrate mg-۱ h-۱ ۱۱/۰)، مشخص گردید که کارایی این آنزیم در مقایسه با ACCDهای شناخته شده قبلی نسبتا بالاست.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
مخاطرات زیستمحیطی در رابطه با استفاده از قارچ کشهای شیمیایی، پژوهشها روی استفاده از ترکیبات گیاهی برای کنترل عوامل بیماریزای گیاهی را افزایش داده است. در این پژوهش، پوست میوههای پرتقال رسیده در مجاورت هوا خشک شد و پس از تهیه پودر آن توسط اتانول ۹۵٪ استخراج شد. عصاره استخراج شده روی کپک Lasiodiplodia sp. IMI ۵۰۳۲۴ که از میوههای در حال فساد جدا شده بود آزمایش شد. عصاره توانست رشد میسلیوم قارچ را مهار نماید. سپس عصاره اتانولی توسط ستون کروماتوگرافی در فراکشنهای مختلف جداسازی شد و بهطور جداگانه خواص ضدقارچی آنها مورد آزمایش قرار گرفت. مقدار فنل کل موجود در فراکشنها و عصاره نیز اندازهگیری شد. فراکشنهای مؤثر در هم ادغام شد و ساختار شیمیایی آن توسط طیفسنجی جرمی کروماتوگرافی گازی (GC-MS) تعیین شدند. GC-MS نشان داد که عصاره پوست پرتقال حاوی فلاونوئید ۵، ۶، ۷، ۸، '۳، '۴-هگزامتوکسی فلاون میباشد که nobiletin نامیده میشود. وجود ۷، ۶، ۵، ۸، ۵، ۶، ۷، ۸، '۳، '۴-هگزامتوکسی فلاون بههمراه میزان بالای فنل کل در پوست پرتقال عامل مؤثر در مهار قارچ تشخیص داده شد.
حمید رضا گودرزی، علی نظری شیروان، مجتبی نوفلی، علی رضایی مکرم، مجتبی سعادتی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
پرتوسیس توکسین مهمترین عامل ویرولانس باکتری Bordetella pertussis است که از نوع اگزوتوکسین های پروتئینی AB۵ می باشد و آنتی ژن محوری درساخت واکسن های غیر سلولی سیاه سرفه است. به دلیل ملاحظات اقتصادی روشهای تخلیص پرتوسیس توکسین بطور کامل منتشر نشده است. هدف از این تحقیق، راه اندازی و اصلاح روش تخلیص پرتوسیس توکسین از مایع رویی کشت باکتری و زیست سنجی آن توسط آزمون CHO-cell بود. سویه واکسینال ۵۰۹ B. pertussis و سلول CHO از موسسه رازی تهیه گردید. کشت باکتری در فرمانتور ۳۰۰ لیتری در دمای ۳۵ درجه سانتیگراد و در محیط B۲ به مدت ۴۴ ساعت صورت پذیرفت. سپس مایع رویی جدا سازی گردیده و به ترتیب با فیلتر ۴۵/۰ میکرومتر تصفیه گردید و سپس با دستگاه اولترافیلتراسیون (cut off ۱۰ kDa) تغلیظ شد. تخلیص توکسین توسط کروماتوگرافی میل ترکیبی با فتوئین سفاروز انجام گردید. پس از اعمال توکسین تخلیص شده بر منولایر سلولی CHO، فرایند خوشه ای شدن سلول ها از ساعت نخست پدیدار گردید و در مشاهدات ساعت دوازدهم به بعد متوقف شد. میزان توکسین تخلیص شده IU/ml ۴۳/۰ ±۵۳/۲ محاسبه گردید. طی تولید واکسن های سلولی، پس از جدا سازی جرم سلولی، فاز مایع دور ریخته می شود، حال آنکه نتایج بررسی حاضر نشان داد این فاز محتوی مقادیر قابل توجه توکسین می باشد. با توجه به آنکه استحصال پرتوسیس توکسین، رکن اصلی در توسعه و ساخت واکسن های نوین غیر سلولی است لذا تحقیقات تکمیلی در خصوص استفاده از سایر سویه ها و بررسی شرایط مختلف کشت باکتری پیشنهاد می شود.
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
انروفلوکسازین آنتی بیوتیک بسیار مهمی است که سالانه در صنعت طیور کشور ایران مصرف بسیار زیادی دارد و باقیمانده این دارو در تخم مرغ های تولیدی می تواند باعث مشکلات عدیده ای شود. در این مطالعه تعداد ۴۰ مرغ تخمگذار نژاد لگهورن مورد بررسی قرار گرفت. مرغها به طور تصادفی به ۴ گروه ده تایی تقسیم شدند. درگروه اول، دوم و سوم به ترتیب به میزان mg/kg ۲ ، mg/kg ۵ و mg/kg ۱۰ داروی انروفلوکسازین به روش داخل عضلانی به هر مرغ تزریق شد. گروه چهارم هم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. همه پرندگان به مدت ۷ روز تحت آزمایش قرار گرفتند. در روزهای ۱ تا ۷ آزمایش و ۳، ۶ و ۹ روز پس از آخرین تزریق، تخم مرغهای تولید شده گروه های چهار گانه جمع آوری شد و مورد آزمایش قرار گرفت. نمونه ها توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا (HPLC) مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که در اثر افزایش دوز تزریقی انروفلوکسازین، میزان باقیمانده این دارو در تخم مرغ ها افزایش یافت. علاوه بر این میزان باقیمانده دارویی در پایان تزریقات (روز هفتم) در هر سه گروه به بیشترین غلظت رسید. همچنین میزان باقیمانده دارویی در تخم مرغ ها در روز نهم پس از اتمام تزریقات در هر سه گروه به صفر رسید. ولی در روز سوم و ششم در گروه سوم و در روز سوم در گروه دوم باقیمانده داروی انروفلوکسازین قابل تشخیص بود. در نهایت، می توان این گونه نتیجه گیری کرد که احتمالا هر چه میزان دوز تجویز شده داروی انروفلوکسازین برای درمان یا پیشگیری گله بیشتر باشد بایستی زمان آخرین تجویز دارو تا برداشت تخم مرغ ها افزایش پیدا کند تا تمام دارو دفع گردد و میزان باقیمانده دارویی در تخم مرغ به حداقل برسد.
دوره ۸، شماره ۳۲ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
g-اوریزانول یک ترکیب آنتی اکسیدانی و غیر قابل صابونی شونده موجود در روغن سبوس برنج است. این ماده ترکیبی از استرهای اسید فرولیک الکل های تری ترپنی و استرول های گیاهی است و از نظر خصوصیات ﺁنتی اکسیدانی مشابه توکوفرول ها می باشد .در این پژوهش به منظور جداسازی g-اوریزانول، چهار رقم از ارقام برنج شمال کشور شامل برنج طارم محلی، فجر، شیرودی و ندا انتخاب شدند. بعد از پایدار سازی حرارتی و شلتوک گیری، بر روی سبوس برنج حاصله از نمونه ها عملیات روغن گیری صورت گرفت. سپس به منظور جداسازی و خالص سازی g- اوریزانول از کروماتوگرافی های ستونیو HPTLC استفاده شد و نهایتاً برای شناسایی ترکیبات اوریزانول روش GC/MSبه کار برده شد. در روش دیگر از صابونی کردن روغن خام سبوس برنج برای استخراج g- اوریزانول استفاده گردید. در ادامه فعالیت آنتی اکسیدانی g- اوریزانول حاصله از این ارقام ، در سه غلظت ۰۱/۰ ، ۰۵/۰ و ۱/۰ % روی چربی استخراجی از دمبه گوسفندی و توسط دستگاه رنیسمت مورد بررسی قرار گرفته است. در بین ارقام برنج مورد بررسی، رقم ندا از محتوای روغنی و g- اوریزانول بالاتری نسبت به سایر ارقام برخوردار است. ضمن آنکه حداکثر قدرت آنتی اکسیدانی این ترکیب مربوط به رقم طارم محلی می باشد.
احمد علی پوربابائی، محمد علی آموزگار، سمانه توکلی، مهرنوش رسولی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
اهداف: کاروتنوئیدها گروه وسیعی از رنگدانههای محلول در چربی هستند و بهوسیله انواعی از میکروارگانیزمها تولید میشوند. هدف مطالعه حاضر، مقایسه تولید رنگدانه کاروتنوئیدی توسط جدایههای پروکاریوتی اکوسیستمهای شور ایران و شناسایی جدایه برتر بود.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر جدایهها با روشهای مبتنی بر کشت، خالصسازی و عصاره کاروتنوئیدی با روش اسپکتروفتومتری در طول موجهای ۴۰۰ تا ۶۰۰نانومتر آنالیز شدند. میزان کل کاروتنوئید در طول موج ۴۹۰نانومتر بهدست آمد و در نهایت با روش خالصسازی باندها بهوسیله کروماتوگرافی لایه نازک و آنالیز با کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا و طیفسنج مادون قرمز تبدیل فوریه باندهای مورد نظر تعیین هویت شدند.
یافتهها: از اکوسیستمهای بررسیشده، تعداد ۴۳ جدایه بهدست آمد. ۸ جدایه تحملکننده نمک، ۸ جدایه نمکدوست نسبی و ۲۷ جدایه نمکدوست اجباری بودند. همه سویهها ترکیبات کاروتنوئیدی تولید کردند. جدایه M۲۴ با تولید ۲۰/۵۴۰۵میکروگرم بر گرم بهعنوان جدایه برتر اتخاب شد. ۶ باند در عصاره رنگی این سویه مشاهده و غلیظترین باند خالصسازی شد. طیفسنجی با اسپکتروفتومتر مرئی در نور فرابنفش جذب ۴۹۵نانومتری با دو شانه در ۵۳۰ و ۴۶۵نانومتر را بهعنوان حداکثر جذب نشان داد که مشابه طیف مرئی در نور فرابنفش حاصل از آلفا-باکتریوروبرین بود. جدایه M۲۴، ۹۸% با سویه هالوآرکولا آمیلولیتیکا BD-۳ قرابت فیلوژنی داشت.
نتیجهگیری: از اکوسیستمهای بررسیشده، تعداد ۴۳ جدایه بهدست آمد. ۸ جدایه تحملکننده نمک، ۸ جدایه نمکدوست نسبی و ۲۷ جدایه نمکدوست اجباری هستند. همه سویهها قادرند ترکیبات کاروتنوئیدی تولید کنند. جدایه M۲۴ جدایه برتر است، که ۹۸% با سویه هالوآرکولا آمیلولیتیکا BD-۳ قرابت فیلوژنی دارد.
سولماز سلیمانی، مرتضی یوسفزادی، حسن رضادوست،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: توتیاهای دریایی بهدلیل اهمیت تجاری گنادشان در صنعت جهانی بسیار مورد مطالعه قرار گرفتهاند. اگر چه بعد از برداشتن گنادهای خوراکی، باقیمانده پوستهها و خارها بهعنوان زباله غذایی بدون استفاده بیشتر دور ریخته میشود، اما پوستهها دارای رنگدانههای پلیهیدروکسیلات- ۱و۴- نفتاکینون (PHNQ) متنوع هستند. هدف مطالعه حاضر، شناسایی و سنجش کمی و کیفی ترکیبات پلیهیدروکسیلات نفتاکینونی پوسته و خار توتیای دریایی اکینومترا ماتایی (Echinometra mathaei) خلیج فارس بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، گونه اکینومترا ماتایی برای نمونه توتیای دریایی مورد آزمایش، تشخیص داده شد. توتیاهای دریایی در فروردین ۱۳۹۳ از ساحل پارک زیتون واقع در جزیره قشم خلیج فارس جمعآوری شدند. رنگدانههای پوسته و خار بهکمک هیدروکلریکاسید از توتیای دریایی استخراج شد. سپس کمیت ترکیبات نفتاکینونی بهکمک روش طیفسنجی و با استفاده از اسپکتروفتومتری و کیفیت آنها با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع طیفسنج جرمی (LC-MS) و کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا (HPLC) ارزیابی شد. تحلیل آماری دادهها با آزمون تحلیل واریانس و مقایسه میانگین با آزمون چنددامنهای دانکن در سطح احتمال ۵% و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS ۱۹ و رسم نمودار با نرمافزار Excel ۲۰۱۳ انجام گرفت.
یافتهها: بیشترین رنگدانهها از نظر کمی، بهترتیب اسپینوکروم A، C، B و اکینوکروم A بودند. حضور رنگیزههای PHNQ موجود در رنگدانهها، بهترتیب اسپینوکروم B و C، اکینوکروم A و اسپینوکروم A تایید شد.
نتیجهگیری: حضور هر یک از چهار رنگیزه در رنگدانههای خار و پوسته با استفاده از روشهای کمی و کیفی مورد تایید است. بیشترین رنگدانهها بهترتیب، اسپینوکروم A، C، B و اکینوکروم A هستند.
دوره ۱۰، شماره ۳۸ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده دریافت زیاد اسید های چرب ترانس یک عامل خطر مهم در افزایش خطر بیماری های گوناگون به ویژه بیماری های قلبی-عروقی است. منابع عمده دریافت اسید های چرب ترانس شامل غذاهای تهیه شده با روغن های جامد هیدروژنه شده، برخی محصولات قنادی و مارگارین ها هستند. این مطالعه به منظور تعیین درصد چربی و میزان اسید های چرب، به ویژه اسید های چرب ترانس موجود در شیرینی های دانمارکی در شهر تهران صورت گرفت.نمونه های شیرینی دانمارکی از ۳۰ فروشگاه قنادی،در شهر تهران که بطورکاملا تصادفی انتخاب شده بودند تهیه شد. چربی نمونه ها با استفاده از تبخیر کننده چرخشی و فشار کم ( روتاری ) و پروفایل اسید های چرب آن ها به روش کروماتوگرافی گازی ( G.C ) اندازه گیری شده و متوسط مقدار آنها در شیرینیهای تولیدی شهر تهران برآورد شد. به طور میانگین ۵/۰±۵/۲۹ درصد از وزن شیرینی های دانمارکی تولید شده در شهر تهران را چربی تشکیل می دهد. همچنین به طور میانگین ۷۵/۰±۳/۲۲ درصد از چربی استخراج شده از نمونه های شیرینی دانمارکی را اسید های چرب ترانس تشکیل می دادند و میانگین اسید های چرب اشباع در نمونه ها نیز ۷۸/۰±۲/۳۴ درصد بود.با توجه به اینکه هر عدد شیرنی دانمارکی حدود ۶۰ گرم وزن دارد میزان کل چربی آن برابر ۱۸ گرم است که ۴ گرم از این مقدار را اسیدهای چرب ترانس تشکیل می دهد ، در نتیجه دریافت اسیدهای چرب ترانس در اثر مصرف شیرینی های دانمارکی حدود دو برابر حد مجاز توصیه شده برای دریافت روزانه آنها از کل رژیم غذایی است ، همچنین میزان اسید های چرب اشباع نیز در نمونه ها قابل توجه است. بنابراین توجه بیشتربه بهبود مواد و فرایندهای تولید این محصولات پرمصرف ضروری به نظر می رسد.
دوره ۱۰، شماره ۳۹ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش نمونه برداری روغن های زیتون فرابکر از استان های گیلان، زنجان، قزوین، گلستان و فارس و کرمانشاه انجام شد و مقدار رنگدانه های کلروفیل و کاروتنوئید نمونه های روغن های زیتون با دستگاه HPLC[۱] و روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا[۲] با فاز معکوس تعیین شدند. بیشترین میزان میانگین رنگدانه روغن های زیتون فرابکر ایرانی مربوط به فئوفتین a (۲۹/۲۹%)و کمترین میزان میانگین مربوط به پیروفئوفتین(۱۴/۰%) می باشد. رنگدانه لوتئین و پس از آن وایلاگزانتین بیشترین و عمده ترین رنگدانه کاروتنوئیدی روغن های زیتون فرابکر ایرانی و رنگدانه بتاکاروتن و پس از آن آنترازانتین کمترین و جزئی ترین رنگدانه های کاروتنوئیدی نمونه های مورد بررسی را نشان می دهند. بیشترین رنگدانه کلروفیلی روغن زیتون فرابکر ایرانی مربوط به فئوفتین a و پس از آن کلروفیل a می باشد و کمترین میزان رنگدانه کلروفیلی مربوط به رنگدانه پیروفئوفتین و فئوفتینa' می باشد. ارتباط بین مقدار رنگدانه های روغن زیتون با سه فاکتور محیطی درجه حرارت، میزان بارندگی و ارتفاع محل رشد میوه زیتون مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات آماری نشان دادند ارتباط آماری معناداری در سطح اطمینان ۹۵ درصد بین میزان رنگدانه کلروفیلی پیروفئوفتین با ارتفاع محل نمونه برداری مشاهده گردید. چناچه با افزایش ارتفاع محل نمونه برداری میزان رنگدانه مذکور کاهش می یابد. همچنین ارتباط آماری معناداری در سطح اطمینان ۹۵ درصد بین میزان رنگدانه کاروتنوئیدی لوتئین با میزان بارش محل نمونه برداری مشاهده گردید با افزایش میزان بارش سالیانه، رنگدانه مذکور افزایش می یابد. اما هیچ ارتباط آماری معناداری بین درجه حرارت و میزان رنگدانه های روغن زیتون مشاهده نگردید.
دوره ۱۰، شماره ۴۱ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده مایکوتوکسین ها متابولیت های سمی تولید شده توسط برخی از گونه های جنس های قارچی از قبیل آسپرژیلوس ، پنیسیلیوم و فوزاریوم می باشند. این ترکیبات در بسیاری از گونه های جانوری و انسان، سرطان زا، جهش زا ، عامل ناقص الخلقه زایی و سرکوب کننده سامانه ایمنی هستند. انسان از طریق غذاهایی همچون شیر، غلات، حبوبات و ادویه های مختلف در معرض آفلاتوکسین و اکراتوکسین قرار می گیرد. هدف از این مطالعه تعیین محتوای آفلاتوکسین (AF) و اکراتوکسین A ( OTA) موجود درفلفل قرمز ایران (سبزوار) توسط کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) با آشکارساز فلورسانس و با استفاده از ستون خالص ساز ایمونوافینیتی می باشد. از فاز متحرک آب- استونیتریل – متانول (۶۰: ۲۵ :۱۵ , v / v / v) در تعیین آفلاتوکسین ها و از فاز متحرک آب -استونیتریل- استیک اسید ( ۴۷ :۵۱ :۲ , v / v / v) در تعیین اکراتوکسین A با سرعت جریان۰/۱ میلی لیتر در دقیقه استفاده گردید. حد تشخیص ((LOD و حد تعیین مقدار ((LOQ به ترتیب برای AFB۱ و AFB۲ ۱/۰ و ۳/۰ میکروگرم در کیلوگرم ، برای AFG۱ و AFG۲ ۱۴/۰ و ۴۵/۰ میکروگرم در کیلوگرم و برای OTA ۱۵/۰ و ۵/۰ میکروگرم در کیلوگرم بدست آمد. مقادیر متوسط بازیافت مایکوتوکسین ها ۲/۹۶-۱/۷۱ درصد بود و محدوده بازیافت هنگامی که AFB۱ و AFG۱ در سطح ۱۰ میکروگرم در کیلوگرم ، AFB۲ و AFG۲ در سطح ۲ میکروگرم در کیلوگرم و OTA در سطح ۵ میکروگرم در کیلوگرم به فلفل قرمز اضافه شده بود ، برای AFB۱ ، AFB۲ ، AFG۱ ، AFG۲ و OTA به ترتیب ۲/۸۹-۷/۸۲ درصد ، ۲/۱۱۴-۳/۷۹ درصد ، ۹/۷۱-۵/۶۶ درصد ، ۵/۹۲-۳/۶۶ درصد و ۸۰-۱/۶۱ درصد به دست آمد. در این تحقیق، ۳۶ نمونه فلفل از سطح مزرعه جمع آوری و تا رسیدن به رطوبت استاندارد (حداکثر ۱۱ درصد) در آفتاب ( با میانگین دمای روزانه ۵± ۲۵ درجه سانتیگراد و میانگین رطوبت نسبی محیطی ۵± ۳۵ درصد) خشک گردید. آفلاتوکسین کل در ۲۵ نمونه (۴/۶۹ درصد) از ۳۶ نمونه تحت آزمایش تشخیص داده شد و میزان این آلودگی ۶/۱۵-۴/۰ با انحراف معیار ۹/۳ میکروگرم بر کیلوگرم بود. از بین انواع آفلاتوکسین ها، آفلاتوکسین B۱ بالاترین شیوع آلودگی را دارا بوده و در ۲۵ نمونه از مجموع ۳۶ نمونه یافت شد. ازنمونه های مورد آزمایش، به ترتیب هفت نمونه (۵/۱۹ درصد) و سه نمونه (۳۴/۸ درصد) دارای میزان آفلاتوکسین بالاتر از محدودیت های نظارتی اتحادیه اروپا برای AFB۱ (۵ میکروگرم بر کیلوگرم) و آفلاتوکسین کل (۱۰ میکروگرم برکیلوگرم) بود. میزان OTA نیز در شش نمونه (۷/۱۶ درصد) در مقادیر ۱۷/۲-۷۴/۰ با انحراف معیار ۶۲/۰ میکروگرم بر کیلوگرم شناسایی شد. مقادیر OTA در هیچ یک از نمونه ها بالاتر از محدودیت های قانونی مجاز نبود.
نسرین فاضلیان، مرتضی یوسف زادی، احمد احمدی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: در این مطالعه تاثیر غلظت های ۱-۵۰ میلی گرم بر لیتر نانوذره نقره کلوئیدی بر رشد ریزجلبک N. oculata بررسی گردید و پس از تعیین EC۵۰ (۸۸/۲۰ میلی گرم بر لیتر)، پروفایل اسیدهای چرب و شاخص های سوخت زیستی این ریزجلبک در غلظت ۲۵ میلی گرم بر لیترنانوذره نقره بررسی گردید.
مواد و روش ها: در این پژوهش ریزجلبک N. oculata به علت رشد سریع و توانائی سنتز مقادیر بالای لیپید برای تولید سوخت زیستی انتخاب شد. این ریزجلبک در شرایط آزمایشگاهی به مدت ۷۲ ساعت تحت تیمار نانوذرات نقره کلوئیدی قرار گرفت. جذب نوری ریزجلبک و پروفایل اسیدهای چرب به ترتیب با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری و کروماتوگرافی گازی بررسی شد. تحلیل آماری دادههای رشد با آزمون تحلیل واریانس و مقایسه میانگین با آزمون چنددامنهای دانکن در سطح احتمال ۵ % انجام گرفت.
یافته ها: رشد ریزجلبک N. oculata در غلظت های ۵-۵۰ میلی گرم بر لیتر نانوذره نقره کاهش یافت. همچنین افزایش میزان اسیدهای چرب اشباع (SFAs) و اسیدهای چرب چند غیر اشباعی (PUFAs) و کاهش میزان اسیدهای چرب تک غیر اشباعی (MUFAs) در پاسخ به غلظت ۲۵ میلی گرم بر لیتر نانوذره نقره در مقایسه با کنترل مشاهده شد. شاخص های مهم در پایداری اکسیداتیو سوخت زیستی شامل LCSF، CFPP و CP در ریزجلبک در معرض نانوذره نقره افزایش یافت در حالی که مقدار شاخص DU کاهش یافت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که علیرغم سمیت نانوذرات نقره، این نانوذره می تواند باعث افزایش پایداری سوخت زیستی حاصل از ریزجلبک N. oculata گردد.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: با توجه به آثار مرگبار آفلاتوکسینها و بهخصوص آفلاتوکسین B۱ بر سلامتی انسان، اندازهگیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین، بهعنوان یک شاخص مهم میزان در معرض بودن به آفلاتوکسین ضروری بهنظر میرسد. هدف از این پژوهش، بهینهسازی روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا و آشکارگر فلورسانس بهمنظور اندازهگیری این شاخص در خون است.
مواد وروشها: در این مطالعه، از نمونه سرم خون سه گروه رت بهعنوان کنترل مثبت (تیمار شده با آفلاتوکسین B۱)، کنترل (بدون تیمار خاص) و استاندارد (تیمار شده با میزان معینی آفلاتوکسین B۱ نشاندار با تریتیوم) استفاده شد. پس از جداسازی آلبومین از نمونه سرم با استفاده از آمونیوم سولفات و اسید استیک، خلوص آلبومین با الکتروفورز SDS-PAGE بررسی و غلظت آن به روش برادفورد اندازهگیری شد. سپس آلبومین تحت تأثیر پروناز هیدرولیز شد تا آفلاتوکسین متصل به آلبومین بهصورت آفلاتوکسین- لیزین آزاد شود. سپس آنزیم پروناز و باقیمانده حاصل از هیدرولیز آلبومین توسط استون در سرما رسوب داده و جدا شد. حجم محلول رویی را با دستگاه فریز- درایر تقلیل داده و سپس نمونه تغلیظ شده به دستگاه HPLC تزریق و مقدار آفلاتوکسین موجود در آن در مقایسه با نمونه مشابه حاصل از رتهای گروه استاندارد، اندازهگیری شد.
نتایج: با الکتروفورز SDS-PAGE، خلوص آلبومین جدا شده اثبات شد و غلظت آن در نمونههای کنترل مثبت، منفی و استاندارد بهترتیب ۱۰، ۵/۱۲ و ۱۳ میلیگرم در میلیلیتر بهدست آمد. در روش HPLC حداقل میزان تشخیص (Detection limit) برای اندازهگیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین، ۲۰ پیکوگرم در هر میلیگرم آلبومین، اختصاصیت روش، ۹۲ درصد و حساسیت آن، ۱۰۰ درصد تعیین شد. میانگین میزان آفلاتوکسین متصل به آلبومین در سرم رتهای کنترل مثبت، ۱۰ نانوگرم در هر میلیگرم آلبومین محاسبه شد و تکرارپذیری روش طی بارها تکرار، بسیار خوب ارزیابی شد.
نتیجهگیری: در این تحقیق برای اندازهگیری آفلاتوکسین متصل به آلبومین به روش HPLC تغییراتی در فاز متحرک، درصد حلالها و زمان هر آزمایش ایجاد شد و همچنین کروماتوگرافی میل ترکیبی قبل از انجام HPLC
حذف شد. بر این اساس HPLC-Fluorescence بهعنوان یک روش دقیق، حساس و اختصاصی و با بهینهسازی ایجاد شده با سرعت و سهولت بیشتر، تکرارپذیری بالاتر و هزینه کمتر میتواند برای اندازهگیری آفلاتوکسین B۱ در سرم استفاده شود.
حمید حاتمی ملکی، سیمین سبزچی، علیرضا مطلبی آذر، فریبرز زارع، مریم رفیعی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
اهداف: در چند دهه گذشته متابولیتهای ثانویهی گیاهی به سبب تنوع و نقششان در گیاهان و سلامتی انسان مورد توجه قرار گرفتهاند. انگور یکی از گیاهان با ترکیبات ثانویه و با خواص دارویی است. این ترکیبات شامل رزوراترول است که یک ترکیب فنلی از گروه استیلبنوئیدهاست. بهمنظور بررسی افزایش تولید پلیفنل رزوراترول تحت تأثیر الیسیتورها، آزمایشی با طرح کاملا تصادفی با ۴ تکرار در گیاه انگور رقم سلطانی در شرایط درون شیشهای انجام شد.
مواد و روشها: هورمون اسیدسالیسیلیک بهعنوان الیسیتور در غلظتهای مختلف صفر، ۴-۱۰، ۵-۱۰، ۶-۱۰ مولار مورد استفاده قرار گرفت و به محیط کشت MS بدون هورمون جهت بررسی تنش اضافه گردید. آزمایش در دو سطح مولکولی و بیوشیمیایی انجام شد. در سطح مولکولی، تاثیر اسیدسالیسیلیک در بیان ژن استیلبنسنتاز توسط RT-PCR نیمه کمی ارزیابی شد. در آزمایش بیوشیمیایی، میزان تولید رزوراترول توسط دستگاه HPLC اندازهگیری شد.
یافتهها: آنالیز بیان ژن استیلبنسنتاز نشان داد که اسیدسالیسیلیک با غلظت ۴-۱۰ مولار تاثیر مثبت و افزایشی در بیان ژن داشته و افزایش ۴۸/۳۵ درصدی در مقایسه با شاهد نشان داد و همچنین غلظت ۵-۱۰ مولار بیان ژن را ۶۵/۵ درصد در مقایسه با شاهد افزایش داد. در آزمایش بیوشیمیایی افزایش در میزان تولید رزوراترول در تیمار ۴-۱۰ مولار در مقایسه با تیمار شاهد مشاهده شد (۱۰/۶ میکروگرم) و تیمار ۵-۱۰ مولار (۲۵/۳ میکروگرم) تفاوت معنیداری با نمونه شاهد نشان نداد.
نتیجهگیری: اسیدسالیسیلیک به عنوان یک الیسیتور و محرک تولید رزوراترول میتواند بیان ژن استیلبنسنتاز و در پی آن خواص دارویی گیاه انگور را در شرایط درون شیشهای افزایش دهد.
حانیه عطااللهی، محدثه لاری پور، مینو صدری،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
چکیده
Lentinula edodes(شیتاکه)، یکی از محبوب ترین گونه های قارچ خوراکی/دارویی به دلیل محتوای بالای پروتئینی، پلی ساکاریدی و عطر منحصر به فرد است که از نظر کشت و مصرف دومین رتبه جهانی را دارد. امروزه ترکیبات مؤثره کاربردی آن به عنوان درمان کمکی در کنار درمان های شیمیایی استفاده می شود. در این مطالعه محیط کشت، اسیدیته و دمای بهینه رشد میسلیوم Lentinula edodes(TMU۳۴۰) تعیین گردید، میسلیوم، جسم بارده و کل قارچ لیوفیلیزه شد و نسبت وزن تر به خشک بدست آمد؛ لنتینان با استفاده از روش آب گرم در ۶۰ درجه سانتی گراد، پروتئین زدایی با روش Sevage و رسوب گیری با اتانول خالص در ۴ درجه سانتی گراد استخراج گردید و به وسیله کروماتوگرافی تعویض یونی تخلیص شد. غلظت لنتینان توسط تست فنول- سولفوریک اسید بدست آمد. نتایج، شرایط بهینه شامل محیط های کشت PDA و PDB ، دمای ۲۵درجه سانتی گراد و pH ،۵/۵ تعیین گردید. نسبت وزن تر به خشک در همه نمونه ها ۱۰ به ۱ بود. غلظت لنتینان بعد از استخراج و خالص سازی به ترتیب ۲۴۳/۰ ، ۱۰۳/ ۰ و ۱۴۸/۰میلی گرم بر میلی لیتر بدست آمد. در نتیجه این قارچ می تواند در تولید انواع متابولیت ها و ترکیبات طبیعی بدون عوارض نظیر پلی ساکارید لنتینان به عنوان عاملی در ارتقاء سیستم ایمنی مفید باشد.
دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده
فولیک اسید (ویتامین ۹B) یکی از ویتامینهای موردنیاز بدن انسان است که باید به میزان کافی توسط بدن دریافت گردد. از این رو در دو دههی گذشته، تلاشها برای اندازه گیری دقیق این ویتامین در مواد غذایی افزایش یافته است. چندین روش برای اندازه گیری فولیک اسید وجود دارد که در این پژوهش دو مورد از آنها مورد بررسی قرار گرفته است. روش اصلی موردنظر روش استخراج سه آنزیمی و سنجش میکروبی این ویتامین بود که به کمک سه آنزیم آلفا آمیلاز، پروتئاز و کانژوگاز و باکتری لاکتوباسیلوس رامنوسیس (۷۴۶۹ATCC ) انجام شد. روش دوم که بیشتر به منظور مقایسه با نتایج حاصل از روش اول مورد استفاده قرار گرفت روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن بود که روش سنجش میکروبی نسبت به کروماتوگرافی مایع از صحت بالاتری برخوردار است، چرا که میزان به دست آمده برای فولیک اسید به روش میکروبی حدوداً ۵۰ درصد بیشتر از مقداری است که توسط روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا اندازهگیری شد. بخش زیادی از این اختلاف مربوط به استخراج کاملتر فولیک اسید که توسط سه آنزیم مذکور انجام شد، برمیگردد.با توجه به این پژوهش مشخص شد که روش استخراج سه آنزیمی و سنجش میکروبی برای تعیین میزان ویتامین حساس فولیک اسید و همچنین فولات کل موجود در آردهای غنی شده مناسب تر از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا به شمار میرود.
دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده
در تحقیق حاضر از پوست خشک سه رقم انار ایرانی توسط چهار حلال آلی و به روش سوکسله عصارهگیری شد. از عصارهها پنج آنتوسیانین، توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا جفت شده با آشکارساز مرئی-فرابنفش، از طریق مقایسه زمان بازداری استانداردهای متناظرشان و به روش تزریق استاندارد خارجی، شناسایی و اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد در میان حلالها اتانول و در بین ارقام انار، پوست سیاه اردستان با سطح اطمینان بالاتر از ۹۵٪ بیشترین میانگین راندمان استخراج را داشتهاند. نتایج آزمایشات کروماتوگرافی بیانگر این است که پوست انار، آنتوسیانینهای منوگلوکوزید بیشتری نسبت به آنتوسیانینهای دیگلوکوزید دارد و بیشترین میزان آنتوسیانینها به ویژه آنتوسیانینهای منوگلوکوزید شامل دلفینیدین ۳ گلوکوزید (mg/kg ۲۰۸)، سیانیدین ۳ گلوکوزید (mg/kg ۲۲۹) و پلارگونیدین ۳ گلوکوزید (mg/kg ۱۰۵) در عصاره اتانولی پوست خشک رقم پوست سیاه اردستان شناسایی شدند.