جستجو در مقالات منتشر شده
۸ نتیجه برای کشت سلول
فاطمه زمانی، علی اکبر مرآتی، مسعود لطیفی، حسین قنبری آلانق، فاطمه نادی پور،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: مهندسی بافت و جایگزینی بافتهای آسیبدیده در علم پزشکی بسیار حایز اهمیت و نسبت به پیوند عضو از شخصی به شخص دیگر کارآمدتر است، بنابراین تولید داربست از پلیمرهای طبیعی و مصنوعی با خصوصیات مطلوب بهمنظور بازسازی بافتهای آسیبدیده گسترش روزافزونی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر فرآیند پلاسما بر زاویه تماس یا آبدوستی داربست نانولیفی پلیلاکتیکگلایکولیکاسید و کیفیت کشت سلول در آن بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر ابتدا نانوالیاف پلیلاکتیکگلایکولیکاسید، با استفاده از حلالهای کلروفرم خالص و مخلوط کلروفرم ۸۰%- دیمتیلفرمآمید ۲۰% الکتروریسی شدند. سطح داربستهای الکتروریسیشده با فناوری پلاسما اصلاح، سپس سلول کلیه میمون سبز آفریقایی (VERO) روی آنها کشت داده شد. مقایسه داربستهای ساده تولیدشده، از نظر میزان آبدوستی و تکثیر سلول، با داربستهای اصلاحشده توسط فرآیند پلاسما صورت گرفت. بهمنظور مقایسه آبدوستی نمونهها، زاویه تماس آب آنها اندازهگیری شد.
یافتهها: نمونههای اصلاحشده به روش پلاسما کاهش مطلوبی در زوایه تماس آب داشتند و آبدوستی بهتری از خود نشان دادند. طیف گروههای C=O و C-O در نمونههای اصلاحشده با پلاسما نسبت به نمونههای خام افزایش یافت. اصلاح سطح داربست با پلاسما موجب بهبود چسبندگی، رشد و تکثیر سلولها نسبت به داربستهای ساده شد.
نتیجهگیری: زاویه تماس نمونههای اصلاحشده با پلاسما کاهش چشمگیری دارد. فرآیند پلاسما میتواند موجب افزایش آبدوستی داربستهای نانولیفی پلیلاکتیکگلایکولیکاسید شود و چسبندگی و رشد سلول روی داربستهای اصلاحشده با پلاسما بهتر از رشد و تکثیر سلول بر داربستهای ساده است.
هیلدا صمیمی، وحید حقپناه، شیوا ایرانی، پرویز فلاح، احسان عارفیان، مسعود سلیمانی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: سیستمهای کشت سهبعدی بهدلیل شباهتهای مورفولوژیکی به "محیط زنده" اهمیت بسیاری در حوزه مطالعات داروهای ضدسرطان دارند. در این مقاله سعی بر آن است که میزان سمیت داروی BI-۸۴۷۳۲۵ روی کشت سهبعدی دو رده سلولی متفاوت سرطان آناپلاستیک سنجیده شود و پیامد آن بهعنوان یکی از اهداف یافتن تفاوت در میزان پاسخدهی بر مبنای مشخصات سلولها مورد بررسی قرار گیرد.
مواد و روشها: در این مطالعه پس از آمادهسازی داربست آلژینات، دو رده سلولی سرطان آناپلاستیک تیروئید C۶۴۳ و SW۱۷۳۶ انکپسوله و بهمدت یک هفته کشت شدند. پس از گذشت ۲۴ساعت از کشت سلولها روی داربست، ارزیابی توانایی زندهماندن سولها در حضور دوزهای مختلف (۱ تا ۶۴میکرومولار) داروی BI-۸۴۷۳۲۵ توسط تست ۳- (۴ و ۵ دیمتیلتیازول-۲- وای ال)- ۲ و ۵- دیفنیلتترازولیومبروماید (MTT) به عمل آمد. بهمنظور بررسی و مقایسه تکثیر سلولها در دوز موثر دارو، پس از ۲۴ساعت از اثر دارو در غلظت مربوطه برای هر یک از ردههای سلولی رنگآمیزی توسط کربوکسیفلورسئین ان- هیدروکسیسوکسینیمیدیل استر (CFSE) انجام شد.
یافتهها: اثر سمیت داروی BI-۸۴۷۳۲۵ در ردههای مختلف سرطان آناپلاستیک تیروئید متفاوت است. دوز موثر دارو پس از گذشت ۲۴ساعت برای رده C۶۴۳ در ۲۵میکرومولار و در مورد رده SW۱۷۳۶ در ۴۳میکرومولار محاسبه شد. رنگآمیزی توسط CFSE و مقایسه تکثیر سلولها در دوز موثر دارو، یافته فوق را تائید کرد.
نتیجهگیری: در مجموع، مطالعه حاضر نشان داد که اثر سمیت دارو در ردههای مختلف سرطان آناپلاستیک تیروئید متفاوت است. اهمیت این موضوع در کنار توجه به مطالعات کشت سهبعدی میتواند محققان را در طراحی مطالعات تکمیلی بعدی در جهت دستیابی به مناسبترین دارو با تاثیرگذارترین دوز کمک کند.
هادی هاشمزاده، عبداله الهوردی، پتر ارتل، حسین نادریمنش،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
با توجه به رشد روزافزون کاربرد نانوتکنولوژی، استفاده از نانومواد و همچنین ترکیبات شیمیایی منحصربهفرد در زندگی روزمره بشریت، بهمنظور بررسی ایمنبودن آنها نیاز به روشهای غربالگری "درونتنی" و "برونتنی" جدید است. بدیهی است هر چه این روشها دارای الهام بیشتر از بافت فیزیولوژیک بدن انسان باشند، میتوان نتایج بهتری از سمیت یا ایمنبودن آنها به دست آورد. استفاده از روش سهبعدی اسفروید، اسفرویدها با استفاده از میکروپلیت تجاری ایجاد شدند، بهدلیل مزایای زیادی از جمله رشد سلولهای در سه بعد، مدل واقعی و شباهت زیاد به بافت فیزیولوژیک بدن، قابلیت استفاده بهعنوان جایگزین مدلهای حیوانی، اندرکنش سلول- سلول، پیامرسانی بهتر سلولها بهدلیل ارتباط نزدیک، در مقایسه با کشت تکلایه سلولها، در این تحقیق بهمنظور بررسی سمیت نانوذرات نقره مورد استفاده قرار گرفت. سه فاکتور فعالیت متابولیکی، میزان زندهمانی/مرگ سلولی و سطح مقطع اسفرویدها با دو روش سهبعدی و دوبعدی تحت تیمار غلظتهای مختلف نانوذرات نقره در زمانهای متفاوت مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سلولهای مختلف سرطانی و نرمال ریه واکنش متفاوتی از خود نشان میدهند. همچنین سمیت سلولی نانوذرات نقره با استفاده از سیستمهای دوبعدی و سهبعدی و مقایسه آنها با هم اختلاف معنیداری داشته و میزان رشد/عدم رشد اسفرویدهای وابسته به نوع سلول بوده و غلظتهای مختلف نیز اهمیت اساسی در مطالعات دارند. مطالعه حاضر شواهدی ارایه میدهد که ابعاد سلولی در دوبعدی و سهبعدی بهدلیل ساختار فضایی- زمانی متفاوت نقش حیاتی در نتایج و پیامدهای حاصل از التهابات و سمیت سلولی با نانوذرات بازی میکنند.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: بهمنظور مطالعه مکانیسمهای دخیل در فرایند تشکیل آمیلوئیدها، مدل کشت سلولی تجمع پروتئین آمیلین ابداع و ویژگیهای آن بررسی شد.
مواد و روشها: فیبریلهای آمیلوئیدی از سلولهای CHO استخراج شد و تمایل اتصال آنها به رنگ تیوفلاوین T و قرمز کونگو بررسی شد. انکسار مضاعف سبز- زرد فیبریلهای استخراج شده تحت نور پلاریزه مورد بررسی قرار گرفت. بهمنظور بررسی بهتر تشکیل آمیلوئید در سلولهای CHO، پروتئین آمیلوئیدزایی در این سلولها بیشبیان شد. بدین منظور توالی ژن ProIAPP به کمک PCR تکثیر و در ناقل بیانی EGFP-N۱ سابکلون شد. سلولهای CHO با ناقل EGFP-N۱–ProIAPP و ناقل EGFP-N۱ بهعنوان شاهد، ترانسفکت شدند. فنوتیپ حدود ۱۰۰ سلول ترانسفکت شده در روزهای مختلف پس از ترانسفکشن بهوسیله میکروسکوپ فلورسنت ارزیابی شد. وجود ساختارهای آمیلوئیدی در این سلولها بهوسیله رنگآمیزی قرمز کونگو در زیر نور پلاریزه بررسی شد. آزمون حیات سلول به کمک رنگآمیزی تریپانبلو روی این سلولها انجام گرفت.
نتایج: بهطور طبیعی ساختارهای آمیلوئیدی در مقدار کم، در سلولهای CHO وجود داشت. بهعلاوه سلولهای ترانسفکت شده با ProIAPP-EGFP فنوتیپ تجمع را نشان میدادند که این فنوتیپ در ریختشناسیهای گرد به مراتب بیشتر از نوع بیضوی بود.
نتیجهگیری: فیبریلهای آمیلوئیدی در سلولهای CHO به مقدار کم وجود دارند. پروتئین آمیلین با بیان افزایش یافته در سلولهای CHO ایجاد فنوتیپ تجمع مینماید که از آن میتوان بهعنوان مدل کشت سلولی تجمع پروتئین استفاده کرد. ویژگیهای آمیلوئیدزایی این پروتئین میتواند بهطور گستردهای ما را در مطالعه مکانیسمهای درگیر در فرایند تشکیل آمیلوئیدها در پستانداران از جمله انسان یاری نماید.
رضا مهدویان، حسین نادریمنش،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
بسترهای کشت سلول نقشی کلیدی در حوزه مهندسی بافت و زیستمواد دارند. ازاینرو ارائه بستری زیستسازگار با ویژگیهای فیزیکوشیمیایی مشابه با ماتریس خارج سلولی جهت دستیابی به اتصال، زندهمانی، رشد و ریختشناسی مناسب انواع سلولها، توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است. توسعه بسترهایی دارای انواع توپوگرافی سطح که بهعنوان فاکتور زیستالهام در اتصال هدایتشده سلول نقش بازی میکنند، از مهمترین رویکردهای اتخاذ شده در این حوزه به شمار میآیند. در تحقیق حاضر، با بهکارگیری روشی جدید به طراحی، سنتز و مشخصهیابی بستری با آرایههای همراستای سطحی در ابعاد چند صد نانومتری پرداخته شد. درنهایت نیز رفتار سلولهای فیبروبلاست انسانی لاین HU۰۲ کشت داده شده روی این بستر از نظر اتصال، رشد، زندهمانی و ریختشناسی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان میدهند که تیمار پلاسمای ۱۰۰ و ۲۰۰ ثانیهای تحت کشش جانبی بستر باعث شکلگیری آرایههای همراستا با ابعاد ۱۹±۳۰۵ نانومتر و ۱۴۱±۵۷۱ نانومتر بر سطح این بسترها میشود. با افزایش زمان تیمار پلاسما، طول موج، دامنه ساختار و درجه آبدوستی سطح بسترهای موردمطالعه افزایش مییابد که منجر به بهبود ۱۷ و ۴۶ درصدی کیفیت اتصال سلول میشود. همچنین آرایههای میکرونی شکلگرفته روی سطح بسترها ضمن کمک به افزایش کیفیت اتصال، رشد و زندهمانی سلولها با اثر هدایت اتصال باعث جهتگیری سلولها در راستای طولی آرایهها میشود. در نتیجه بستر پلیدیمتیلسیلوکسان این پژوهش کاملاً زیستسازگار بوده و از نظر مشخصههای شیمیایی، مکانیکی و فیزیکی قابلیت مطلوبی را برای کاربردهای کشت سلولی نشان میدهد. همچنین باعث بهبود کیفیت اتصال و همراستا کردن سلولهای فیبروبلاست انسانی میشود.
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف: مایکوپلاسما سالیواریوم یکی از گونههای مایکوپلاسمای اصلی آلوده کننده کشتهای سلولی محسوب میشود و میتواند آثار نامطلوبی را روی کشتهای سلولی ایجاد کند؛ در نتیجه شناسایی این آلودگی و سرعت تشخیص آن، در کنترل و پیشگیری از این موضوع اهمیت دارد. هدف از این مطالعه شناسایی آلودگی مایکوپلاسما سالیواریوم در کشتهای سلولی با استفاده از روش واکنش زنجیره پلیمرازی (PCR) بود.
مواد و روشها: به منظور راهاندازی PCR از سویه استاندارد مایکوپلاسما سالیواریوم و آغازگرهای اختصاصی این گونه براساس تکثیر قطعهای از ژن ۱۶SrRNA استفاده شد و در ادامه حساسیت و ویژگی این آزمون تعیین شد. نمونههای مورد بررسی پس از استخراج DNA، از نظر آلودگی به جنس مایکوپلاسما و گونه سالیواریوم مورد آزمایش PCR قرار گرفتند.
نتایج: در این مطالعه تعداد ۶۲ نمونه از کشتهای سلولی ارسالی به آزمایشگاه مرجع مایکوپلاسما در مؤسسه رازی مورد بررسی قرار گرفتند که از این تعداد ۴۲ (۷۵/۶۷ درصد) نمونه از نظر آلودگی به جنس مایکوپلاسما و از این تعداد ۱۵ (۷۲/۳۵ درصد) نمونه با ایجاد باند در ۴۳۴ جفت باز از نظر آلودگی به گونه مایکوپلاسما سالیواریوم مثبت بودند.
نتیجهگیری: با توجه به بالا بودن درصد آلودگی کشتهای سلولی به مایکوپلاسما سالیواریوم، رعایت شرایط آسپتیک توسط پرسنل آزمایشگاه در مراحل آمادهسازی و کار با کشتهای سلولی توصیه میشود. ضمناً با بهرهگیری از آغازگرهای مناسب و اختصاصی امکان شناسایی و تشخیص آلودگی به مایکوپلاسما سالیواریوم در آزمایشگاههای کشت سلولی، در کمتر از یک روز با استفاده از روش PCR امکانپذیر است.
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف: بیماریآلزایمر شایع ترین شکل زوال عقل در پیری است. مهمترین عامل آسیبشناختی این بیماری رسوبات خارج سلولی پپتید بتا آمیلویید است که از طریق مکانیسمهای مختلف باعث مرگ سلولهای عصبی میشود. درمانهای جدید روی ترکیباتی تمرکز میکنند که از طریق چند مکانیسم بتوانند در بهبود این بیماری مؤثر باشند. گیاهان دارویی، به خاطر دارا بودن ترکیبات متعدد، با آثار فارماکولوژیک گوناگون، از طریق مکانیسمهای مختلف، میتوانند در درمان این بیماری، مؤثر باشند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر حفاظتی عصاره متانولی هفت گیاه از گیاهان دارویی ایرانبر سمیت پپتید بتا آمیلویید در مدل سلولی PC۱۲ است.
مواد و روشها: عصارهگیری از گیاهان با حلال متانول به روش ماسیراسیون در دمای اتاق انجام گرفت. سلولهای PC۱۲ طبق برنامه استاندارد کشت داده شدند. سپس سلولها با پپتید بتا آمیلویید به تنهایی و به همراه غلظتهای مختلف عصارهها بهمدت ۲۴ ساعت انکوبه شدند و میزان بقای سلولی با استفاده از روش MTT اندازهگیری شد.
نتایج: از بین عصارههای مورد مطالعه، عصاره گیاهان Sanguisorba minor، Cerasus microcarpa،Ferulago angulata،Rosa canina توانستند مرگ سلولی ناشی از پپتید بتا آمیلویید را در کشت سلولهای PC۱۲ کاهش دهند. اثر حفاظتی مشاهده شده برای این عصارهها وابسته به دوز بود. عصاره گیاهان Stachys pilifera، Amygdalus scoparia و Alhagi pseudalhagi آثار حفاظتی نشان ندادند.
نتیجهگیری: با توجه به این نتایج عصاره گیاهان Sanguisorba minor، Cerasus microcarpa، Ferulago angulata، Rosa canina میتوانند در درمان بیماری آلزایمر مورد توجه قرار گیرند.
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
ابداع دستگاههای میکروفلوییدیکی (ریزتراشه سیالی) منجر به تحول شگرفی در حوزه مهندسی، پزشکی و زیستپزشکی شده است. دستگاههای میکروفلوییدیکی شرایط کشت سلول را در ابعاد واقعی بدن فراهم میکنند. در مطالعه حاضر، ریزتراشه سیالی با قابلیت زنده نگهداشتن سلول در شرایط جریان دینامیک ساخته شد. این ریزتراشه از یک میکروکانال اصلی تشکیل شده است که سلولها در کف آن کشت داده میشوند. با عبور محیط کشت از روی سلول مقادیر مختلف تنشبرشی به سلولها اعمال میشود. نتایج شبیهسازی میدان جریان نشان میدهد که در محدوده دبی ۱ تا ۱۰۰میکرولیتر بر دقیقه توزیع تنشبرشی در ریزتراشه، یکنواخت است. در این محدوده، تنشبرشی از ۰/۰۰۵۴۳۴ تا ۰/۵۴۳۲دین بر سانتیمترمربع تغییر میکند که در محدوده مجاز برای سلولها قرار دارد. مقادیر بزرگتر تنشبرشی مانند دبی ۱۰۰۰میکرولیتر بر دقیقه منجر به پارگی جداره سلول و نهایتاً متلاشیشدن آن میشود. نتایج آزمایشات تایید میکند که روند رشد و تکثیر سلولها به ازای مقادیر مختلف فاکتور رشد بهعنوان یک فاکتور شیمیایی متفاوت است. سلولها با فاکتور رشد ۱۵% در روز پنجم کشت، کف میکروکانال را پر کردند، در حالی که در نمونه بدون فاکتور رشد، میکروکانال در روز هفتم پر شد. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که این ریزتراشه قابلیت رشد و نگهداری سلولها به مدت بیش از یک هفته را دارد و با تنظیم دبی سیال میتوان مقادیر مختلف تنشبرشی را به سلولها اعمال کرد. بنابراین این ریزتراشه قابلیت اجرای آزمایشات مختلف سلولی و بررسی اثر تنشبرشی بر واکنش آنها را دارد.